درس ۱.۵: چرخه حیات پروژه

چهار مرحله

اگر پروژه‌ها شروع و پایان داشته باشند، در این صورت آنچه بین آن‌ها اتفاق می‌افتد به عنوان چرخه حیات پروژه شناخته می‌شود. ​

حالا یکی از کارهایی که ما دوست داریم به‌عنوان مدیر پروژه انجام دهیم این است که کارها را به بخش‌های کوچک‌تر و آسان‌تر (برای درک بهتر) تقسیم کنیم. ما به گونه‌ای این چنین ساده هستیم .

بنابراین یک راه برای شناخت چرخه حیات یک پروژه تقسیم آن بصورت یک سریال از چهار فاز کلیدی و متوالی است. ​

آغاز پروژه فرایند تبدیل ایده ما به یک پروژه است.

که شامل تحقیق و ارائه ایده به ذینفعان ، تعیین اینکه آیا این کاری است که ما می­توانیم و باید آن را انجام دهیم و آزمودن بهترین روش­های تحقق آن می­شود.

بعنوان بخشی از فرایند شروع پروژه، ما یک طرح توجیهی (مورد کسب‌وکار) قوی برای پروژه ایجاد می­کنیم و بصورت رسمی و از طریق یک منشور پروژه به ایده متعهد می­شویم.

زمانی که به ایده بعنوان یک پروژه متعهد شدیم، می­توانیم برنامه‌ریزی را برای موثرترین و کارآمدترین مسیر در جهت اجرای آن آغاز کنیم.

برنامه‌ریزی شامل اخذ یک فهرست از تمام منابع موجود و تعیین مورد مصرف بهینه آن­ها می­باشد.

ما این امر را از طریق یک ساختار تفکیک کار و هزینه‌ای از تمام وظایف موردنیاز برای تکمیل این پروژه به‌همراه خطوط بودجه مرتبط توضیح می­دهیم.

ما همچنین از این فرصت استفاده می­کنیم تا نگاهی به گوشه و کنار بیندازیم و پیش‌بینی کنیم که چه چیزی ممکن است غلط پیش برود و ما چگونه می­توانیم به آن پاسخ دهیم.

این ممکن است باعث بالا رفتن ریسک جانبی و  برنامه ذینفعان و  منابع مالی و انسانی شود.

متأسفانه، همانطور که ژنرال هلوث ون مالکته (General Helmuth von Molkte) ، اشاره می‌کند، هیچ برنامه­ای از تماس با دشمن جان سالم به در نمی­برد.

در پروژه­ها (مثل زندگی) زمانی که اجرا (یا عملی‌کردن) برنامه‌هایمان را آغاز می­کنیم، باید آماده گزارش‌دادن و عکس‌العمل نشان‌دادن به محیط­های داخلی  و خارجی که دائماً در حال تغییر هستند، باشیم.

اینجا جایی است که مهارت­های حیاتی رهبری پروژه به کار می­آیند.

اگرچه راهبران پروژه واقعاً کل چرخه حیات را اعلام کرده و تضمین می­کنند، توانایی شما برای پاسخ دادن و تاثیر گذاشتن بر تغییرات همیشه تفاوت میان موفقیت و شکست یک پروژه است.

و به این خاطر است که، بعنوان بخشی از فرایند تحویل/اجرا، ما بطور مداوم برنامه پروژه را بازدید، مرتب و به‌روزرسانی می­کنیم

در آخر، زمانی که ما خروجی پروژه را (محصول، خدمات یا نتیجه­ای که زمانی یک ایده بوده است) تحویل دادیم، تعدادی فعالیت خاتمه‌دهنده (تمام‌کننده) وجود دارد که باید انجام دهیم تا مطمئن شویم که:

  • خروجی‌های پروژه با موفقیت با زندگی جدیدشان وفق داده شده­اند و نتایج(پیامدها) تحقق یافته‌اند) و
  • ما از عملکردمان چیزهایی(درس آموخته‌ها) یاد گرفتیم بنابراین پروژه بعدی که تحویل می­دهیم دوباره بسیار بهتر خواهد بود. (Lesson Learned)

 

یکپارچگی

​نهایتاً، مدیریت پروژه فرآیند نظارت و کنترل هر یک از این مراحل است. ​

چرخه حیات پروژه نقشه‌راهی است که ما برای این درس استفاده خواهیم کرد.

هر مرحله (آغاز، برنامه‌ریزی، تحویل و خاتمه) توسط مفاهیم مربوط به پروژه، به مجموعه‌ی وابسته‌ای از فعالیت‌هایش تجزیه و تفکیک (ساختار شکست کار) خواهد شد. ​

با این حال مهم است که درک کنیم مطالب بیان‌شده در ماژول اول ممکن است به طور مساوی مرتبط و قابل‌اجرا برای فرآیندهای پایین‌دست برنامه‌ریزی و تحویل باشند. ​

چرخه حیات پروژه

​​​​​​​​برای مثال، ساختار یک طرح توجیهی (مورد کسب‌وکار) چندان تصادفی بازتاب درخواست تغییر خوب در مرحله تحویل نیست. ​

به طور مشابه، اگر قرار است تحویل بهینه انجام شود گام‌های لازم برای خاتمه یک پروژه باید از همان ابتدای مرحله برنامه‌ریزی در نظر گرفته شوند. ​

علی‌رغم برخی نظریه‌های خوب، عملکرد مدیریت پروژه نمی‌تواند به یک فلوچارت اسپاگتی مانند از پروتکل‌های “اگر / آن موقع” کاهش یابد. ​

هنر مدیریت پروژه در ترکیب و ادغام این بدنه پویای دانش، و استفاده از آن با صلاح دید متخصصان برای شرایط خاص پروژه امروز است. ​​